کاخ در کشور ایران شاخصه فرهنگ و اقتدار یک حکومت آدرس مسجد توفیق مشهد و عنصری اثر گذار بر ساختار شهر و جنبه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ادوار تاریخی و محل معاش سلطان بوده میباشد. کاخ (palace)، کوشک، ارگ یا این که قصر، در لهجه های متفاوت به عمارت هـای بلند یا این که بلندمرتبه اطلاق میشود که محل اقامت خانواده سلطنتی، مقامات خوب رتبـه و احاطه بـوده و فضایی مشابه کوشک با تزیینات باشکوه داراست و دربین بسـتان سازه شـده اسـت
معماری کاخ ها از دید کالبدی، انتظام رزرو مسجد توفیق مشهد بخـش شـهر و جلوه ای از توسعه های معماری به شمار میروند. در کشور ایران کاخ در بدون نقص ترین صورت خویش تیم ای از قسمت های اقامتی و تراس های اندرونی و ابنیه خدماتی بوده و در معمولی ترین موقعیت نیـز بنایی منفرد (کوشک) در ترکیـب بـا مـنظـر اسـت.
کاخ های کشورایران بنابر حجم و التفات خویش طیف وسیع ای از و کاربری ها را داشته اند. تا قبل از اسلام کاخ های کشور ایران کارکرد ترکیبی حکومتی سکونتی مذهبی داشته و همزمان تحت عنوان معبـد و نیایشگاه مذهبی، قلعه دفاعی و مکانی برای سکونت حکمرانان، مراسم بارعام و تشریفات به کارگیری می شـد.
بعداز اسلام نیـز کاخ در جمهوری اسلامی ایران کارکرد حکومتی سکونتی ادامه یافتـه امـا بااحـداث ابنیه همگانی و عام المنفعه در گیر نوعی رفـرم اجتماعی، به ویژه در بعدازظهر صفوی، به طور تفکیک قسمت های حکومت از محل معاش فرمانروا گردیده و در برخی موردها کاخ باغات به روی مردم باز می شدند.
کارکردهای تفرجی در معماری کاخ با مقصود تولید محیطی فرح نصیب همچون کاخ شکارها و کارکردهای نظارتی امنیتی به مراد اشراف و پژوهش بر بخشها حکمرانی از سایر کاربری های کاخ بـوده اسـت. بناهای تاریخی که در جمهوری اسلامی ایران بجا مانده اند، بیشتر مسجد و آرامگاه میباشند؛ یعنی بناهایی که نزد عموم از احترام و تقدس منتفع بوده و همین فرمان منجر گردیدهاست که در محافظت و نگهبانی آن ها سعی شود.
از بناهای غیرمذهبی هم، آنهایی بیشتر بجا باقیمانده اند که جنبه عام المنفه داشته اند؛ مانند کاروانسراها یا این که آب انبار و بعضی از حمام ها. سنت وقف در سرزمینهای اسلامی عاملی اصلی شماره مسجد توفیق مشهد برای امان، و حفظ از بناهای مذهبی و عام المنفعه در عصر اسلامی به شمار می آمد.
درین فی مابین کاخ ها که بناهای باشکوه دورانهای خویش بودند ، به این منجر که خیر جنبه مذهبی داشته و خیر عام المنفعه که سنت وقف به امداد آنها بیاید، به مجبور با سپری شد زمانه به مرگ طبیعی نابود می گردیدند و کمتر آدرس از آن ها بجا میماند. به خصوص در سرزمینی مانند جمهوری اسلامی ایران که مصالح عمده تولید آجر ناپخته بوده میباشد، ماده ای که بیشترین فرسایش را دربرابر هوازدگی داراست. شاید این مهمترین استدلال اینگونه موضوعی باشد که چرا فعلا کمتر کاخی را می قدرت در ارثیه ساختمانی بجامانده در کشورایران یافت.
ولی مرگ طبیعی فقط ادله هلاکت کاخ های کشورایران وجود ندارد. بنابر حیث هیلن براند در مرز و بوم های اسلامی بیان کننده بیشتر رغبت بر این بوده که هر حاکمی کاخ خودش را ابتدا زمامداری اش و در مکانی که خویش می پسندید، بسازد حتی بعضا حاکمان مشتاقانه کاخ حکم کننده قبل از خویش را ویران می کردند تا هم خویش را اساسی جلوه دهند مسجد طالقانی مشهد و هم اینکه، از مصالح آن برای کاخ خویش منفعت مارک.